شورش افغانستان علیه اشغالگران آمریکایی
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی


اشغالگران امپریالیست در افغانستان

قرآن را به آتش کشیدند

و سربازان نظام سرمایه داری جهانی

و آنهایی که حافظ مالکیت خصوصی

بر وسایل تولید هستند

و به بهانۀ مبارزه با تروریسم

به افغانستان آمده بودند

خودشان همان تروریستی از آب درآمدند

که باید نابود می شدند

و باید برای ابد نابودشان کرد

ولی تا زمانی که از بین نرفته اند

مردم بی گناه افغانستان

و بیچارستان های دیگر را می کشند

براجساد قربانیانشان می شاشند

 * * *

نوشتۀ پاتریک مارتین

 

par Patrick Martin

Mondialisation.ca, Le 1 mars 2012

wsws.org

 

تظاهرات توده ای علیه قرارگاه های نظامی ایالات متحده و ناتو در سر تا سر هفتۀ گذشته در افغانستان پس از سوزندان چند نسخه قرآن در پایگاه هوایی بگرام نشانۀ تنفر عمیق مردم افغانستان علیه اشغال سرزمینشان توسط ایالات متحده است که اکنون وارد یازدهمین سال می گردد.

پس از این که چند کارگر ناظر سوختن چند نسخه قرآن بودند، خبر این واقعه با شتابی بی سابقه در تمام افغانستان منتشر شد. پایگاه های آمریکایی و قرارگاه های ناتو حتی در شهرهایی مانند کندوز، که خیلی دور از مرکز فعالیت های طالبان در جنوب افغانستان واقع شده است، مورد حمله قرار گرفت. مقالات روزنامه ها حاکی از خصومت بی سابقۀ مردم افغانستان علیه نیروهای اشغالگر بوده اند. چنین واکنشی حتی بین پلیس و سربازان رژیم دست نشاندۀ حمید کرزای نیز دیده شده است.

واشینگتن پست از دو پلیس افغان در یکی از نقاط کنترل کابل گزارش داده است : یکی از آنها گفت :«افغان ها و جهان مسلمان باید علیه بیگانگان به پا خیزند. صبر ما به پایان رسیده.» و همکار او در ادامه اضافه کرد : «ما هر دو به نیروهای نظامی بیگانه حمله خواهیم کرد.»

حادثۀ کاملا معنی داری که به وقوع پیوست، قتل یک سرهنگ و یک فرماندۀ آمریکایی در مرکز فرماندهی و کنترل وزارت امور داخلی افغانستان توسط یک افسر افغانی بود. یعنی مکانی که می بایستی امن ترین مکان در کابل باشد. دو افسر آمریکایی در گفتگو با افسر افغانی قرآن را به ریشخند گرفته بودند. این افسر جوان افغانی بعدا شناسایی شد، او عبدالصبور نام دارد و 25 ساله است. عبدالصبور در مجموع  هشت تیر به آنها شلیک می کند و موجب مرگ هر دو افسر آمریکایی می شود.

عبدالصبور بی هیچ مشکلی از وزارت خانه ا ی که قویا تحت  حفاظت می باشد، خارج می شود، و همین موضوع نشان می دهد که خیلی ها از حرکت او طرفداری کرده اند.

اعتراضات توده های مردم علیه اشغالگران افغانستان عرق سردی بر پیکر قدرت های اشغالگر نشانده است. تمام مشاوران نظامی آمریکا فورا از وزارت خانۀ افغانستان فراخوانده شدند، آلمان و فرانسه نیز همین کار را انجام دادند. در طرح استراتژیک دولت اوباما که پیش بینی شده بود که در جنگ علیه طالبان، نقش اوّل به رژیم دست نشاندۀ کرزای واگذار شود، نقش بر آب شد، و با بروز چنین رویدادی از هم فروپاشید. در مورد خود شخص کرزای که با اشغال افغانستان توسط ایالات متحده به عنوان شهردار کابل برگزیده شد بود، اکنون به عنوان ابزار اشغالگران بیگانه مورد نفرت و تحقیر عمومی و حتی مورد نفرت و تحقیر پلیس هایی است که معمولا باید در خدمت خود او باشند.

بی حرمتی به نسخه های قرآن در بگرام به شکل اجتناب ناپذیری حاکی از ارتجاعی بودن اشغال افغانستان توسط ایالات متحده است، جنگی تجاوزکارانه علیه مردم افغانستان و بر خلاف موضع گیری طیف وسیعی از طبقۀ کارگر در آمریکا و اروپا.

کشورهای عضو ناتو تنها بر اساس دروغ پردازی و شستشوی مغزی در سطح عمومی توانستند سربازانشان را به چنین جنگی گسیل دارند. به سربازان آمریکایی گفته بودند که جنگ علیه شورش های مردمی در افغانستان در پیوند با «جنگ علیه تروریسم» است، و در نتیجه، با حمله به افغانهایی که علیه اشغال کشورشان مبارزه می کنند، آنها تروریست هایی را از بین می برند که مسئول حادثۀ روز 11 سپتامبر هستند.

این جنگ که بی گمان از نوع استعمار نوین و جنایتکارانه است، به شکل اجتناب ناپذیری به اعمال وحشیانه ای می انجامد که نمونۀ آن را در ویدئویی دیدیم که چند سرباز نیروی دریایی آمریکا را نشان می داد که روی اجساد افغانهایی که تازه کشته بودند، می شاشیدند، و نمونۀ دیگر این گونه اعمال وحشیانه کشتار غیر نظامیان افغان توسط سربازهای بریگاد «استرایکر» است که انگشتان و دیگر اعضای بدن قربانیانشان را بریده و به عنوان یادگار نگهداشته بودند.

این نوع رویدادها به مجموعه جنایات و اعمال شقاوت آمیز روزمرۀ افغانستانی تعلقی دارد که تحت اشغال امپریالیست ها اداره می شود. حملات هوایی ناتو دائما ده ها شهروند غیر نظامی بی گناه را به زغال تبدیل می کند، نیروهای ویژۀ آمریکایی دائما شبانه  در خانه ها را می شکنند و با اشغال خانه ها موجب هراس خانواده های افغانی می شوند. نیروهای ویژه روی بازداشت ها و زندانها و شکنجۀ هزاران نفر نظارت داشته اند.

بخش مهمی از مسئولیت چنین جنایاتی به عهدۀ جهان سیاست است که احساسات توده های ضد جنگ را به سوی حزب دموکرات منحرف کردند. بارک اوباما در سال 2008 به عنوان مخالف جنگ در عراق در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد، و در عین حال جنگ در افغانستان را ادامه داد. از این تاریخ به بعد، یعنی با ورود اوباما به کاخ سفید، شمار سربازان آمریکایی در افغانستان سه برابر شد، و سال به سال به شمار قربانیان غیر نظامی افغانی افزوده گردید.

جنگ در افغانستان نشان داد که حزب دموکرات نیز به همان اندازه حزب جنگ و تجاوز امپریالیستی است که حزب جمهوری خواه.

جنگ کیفرخواستی است که نه تنها علیه دولت اوباما بلکه علیه تمام سازمان های «چپ» لیبرال و سوسیالیست های دروغی به دادگاه تاریخ سپرده می شود که اوباما را به عنوان آلترناتیو «ضد جنگ» در مقابل بوش و جمهوری خواهان مطرح کردند که از هم اکنون به اردوی انتخاباتی اوباما در سال 2012 پیوسته اند.

خاستگاه اجتماعی جریان ضد جنگ در احزاب سیاسی نیست بلکه در طبقۀ کارگر بین المللی است.

کارگران ایالات متحده و تمام کارگران جهان باید  ترک فوری و بی قید و شرط نیروهایی آمریکایی و ناتو از افغانستان اشغال شده را درخواست کنند. کارگران جهان باید مسئولان این جنایات جنگی و اشغال افغانستان را شناسایی کرده ودر دادگاه محاکمه کنند و باید بخواهند که خسارت وارد آمده به مردم افغانستان جبران گردد.



Article original, WSWS, paru le 27 février 2012

منبع:

http://www.mondialisation.ca/index.php?context=va&aid=29569


March 2nd, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی